سلام. اکنون که همه چیز را در مورد پرسوناها میدانیم، وقت آن است که چند داستان داشته باشیم. یک داستان کاربر (user story) یک داستان تخیلی یک جملهای است که از دیدگاه یک شخصیت برای الهام بخشیدن به تصمیمات طراحی روایت میشود. کاربر را معرفی میکند، مانعی را مطرح میکند و هدف نهایی آنها را بیان میکند. اگر دیدید که برخی از طراحان از این موارد به عنوان سناریو (scenarios) یا user cases یاد میکنند، گیج نشوید، آنها به همین معنا هستند. اکنون، بیایید هدف، ساختار و مزایای یوزر استوری را بررسی کنیم. یوزر استوری بر اساس پرسونای شما ایجاد میشود و درکتان از یک گروه کاربری را عمیقتر میکند.
یوزر استوری میتواند چند کار مهم برایتان انجام دهد:
- یوزر استوریها اهداف طراحی را اولویتبندی میکنند: اگر کاربران زیادی دارید که باید نیازهایشان را در نظر بگیرید، داستانهای کاربر، تعیین میکند که کدام یک از آنها مهمتر هستند.
- یوزر استوری تیم را حول یک هدف روشن متحد میکند: یک داستان کاربری خوب همچنین با ایجاد رویکرد کاربر محور میتواند کمک کند تصمیمات همدلانهتری در طراحی گرفته شود.
- و در نهایت، یوزر استوری، طرحها را برای ذینفعان شخصیسازی میکند. شما فقط ایدههای بهروزرسانی طراحی خود را ارائه نمیکنید. بلکه نشان میدهید چگونه بهروزرسانیها به انواع خاصی از افراد کمک میکند.
یوزر استوریهایی که با شروع طراحی محصول خود ایجاد میکنید بسیار ارزشمند خواهند بود. یوزر استوریها همچنین میتوانند بهعنوان یک «لیست بررسی» عمل کنند تا مطمئن شوید که مشکلات کلیدی کاربران را که ممکن است هنگام تعامل با محصولتان با آن مواجه شوند، بررسی کرده و حل میکنید.
بنابراین چگونه یک یوزر استوری مینویسید؟ مانند یک داستان کوتاه کلاسیک، داستانهای کاربر دارای یک قهرمان با یک هدف نهایی و مانعی است که او را از رسیدن به آن هدف باز میدارد. برای نوشتن داستان کاربر از این فرمول ساده پیروی میکنیم.
داستان های کاربر باید در قالب زیر نوشته شوند:
الگویی از عبارتی که WHO، WHAT و WHY را چارچوببندی میکند: به عنوان یک __، می خواهم __، به طوری که __.
من به عنوان یک نوع کاربر (که) میخواهم اقدام کنم (چه چیزی) تا از آن سود ببرم (چرا).
تنها چیزی که در حال حاضر باقی مانده است پر کردن قطعات از دست رفته است. نوع کاربر (type of user) توصیف میکند که ما برای چه کسی طراحی میکنیم. عمل (action) همان چیزی است که کاربر امیدوار است اتفاق بیفتد. و در نهایت، فایده (benefit) این است که چرا کاربر میخواهد این عمل اتفاق بیفتد.
این فرمول مسئله را کاربر محور (user-centered)، عملی (actionable) و واضح (clear) نگه میدارد. بیایید به یک یوزر استوری فکر کنیم که من همیشه آن را تجربه میکنم.
بهعنوان یک خریدار آنلاین، میخواهم هنگام رسیدن کالا، پیامکی دریافت کنم تا بتوانم فوراً آن را تحویل بگیرم.
استفاده از این قالب راهی واضح برای اطمینان از این است که یوزر استوری شما همه چیزهایی که باید در مورد پرسونا بدانید را در اختیار شما قرار میدهد.
بهترین روش برای استوریهای کاربران این است که آنها را کوتاه، تاثیرگذار و دقیق بنویسید.
کاربران مختلف نیازهای متفاوتی دارند، پس حتماً همدلی را تمرین کنید و هنگام نوشتن یوزر استوری، نیازهای منحصر به فرد آنها را در نظر داشته باشید. برای کمک به نوشتن موثرترین یوزر استوری، مقاله how to write user stories را از بنیاد طراحی تعامل در مورد نحوه نوشتن داستانهای کاربر بررسی کنید.
پرسوناها و یوزر استوریها نشاندهنده نیازهای کاربرانی هستند که برای آنها طراحی میکنید. هرچه پرسوناها و داستانهای کاربران شما دقیقتر باشد، در طراحی محصولاتی که نیازهای آنها را برآورده میکند بهتر خواهید بود. هنگام ایجاد داستانهای کاربر وقت بگذارید. به یاد داشته باشید، به عنوان یک طراح UX، کاربر همیشه در همه کارهای شما حرف اول را میزند، بنابراین مهم است که دیدگاه های او را درک کنید.
بنابراین اکنون میدانید که داستان کاربر چیست، چرا مهم است و ساختار آن چگونه است. در ادامه، نحوه پیشبینی و جلوگیری از تجربه کاربری بد را خواهید آموخت.
مطلب پیشنهادی: اهمیت کاربران Edge Case در بهبود طراحی تجربه کاربری
دیدگاه خود را بنویسید