در کورسهای 1 و 2 یاد گرفتیم که چگونه با کاربران همدلی کنیم و مشکلات آنها را تعریف کنیم. ما از نقشههای همدلی، شخصیتها، داستانهای کاربر و نقشههای سفر کاربر برای شناسایی نقاط دردی که کاربر ممکن است تجربه کند استفاده کردیم.
مرور گذشته:
- کورس 1: مبانی طراحی تجربه کاربری (foundations of user experience design)
- کورس 2: شروع فرآیند طراحی UX (همدلی، تعریف مسئله، ایدهپردازی)
نقش ما به عنوان طراح UX درک این نقاط درد و ارائه ایدههایی برای حل آنها است. نقشههای همدلی، شخصیتها، داستانهای کاربر و نقشههای سفر کاربر، ابزارهایی هستند که طراحان UX معمولاً برای گسترش درک خود از افرادی که برای آنها طراحی میکنند استفاده میکنند.
بیایید به نقشههای همدلی فکر کنیم. به عنوان یادآوری، نقشه همدلی نموداری ساده و قابل درک است که همه چیزهایی را که طراحان در مورد یک نوع کاربر آموختهاند توضیح میدهد. نقشههای همدلی به طراحان UX کمک میکند تا رفتار کاربر را هنگام تعامل با یک محصول درک کنند. نقشههای همدلی بر چهار انگیزه اصلی کاربران تمرکز میکنند: آنچه کاربر میگوید، فکر میکند، انجام میدهد و احساس میکند.
به عبارت دیگر، نقشههای همدلی به ذهن و قلب کاربران ما نفوذ میکنند تا به ما کمک کنند افکار و احساسات آنها را در یک موقعیت خاص درک کنیم. بینش جمعآوریشده از نقشههای همدلی به ما امکان میدهد تا ایدههایی برای راهحلهایی ارائه کنیم که مشکلات کاربر را برطرف میکنند و کاربر را در سطح عمیقتری جذب میکند.
بیشتر بخوانید: نقشه همدلی (empathy map) چیست و چه کاربردی در طراحی UX دارد؟
حالا بیایید پرسوناها را به یاد بیاوریم. همانطور که ممکن است به خاطر داشته باشید، پرسوناها کاربران خیالی هستند که اهداف و ویژگیهای آنها نشاندهنده نیازهای گروه بزرگتری از کاربران است.
وقتی در حال ایدهپردازی هستید، زمان خوبی است که به شخصیتهایی که ایجاد کردهاید رجوع کنید تا به به یاد بیاورید برای چه کسی طراحی میکنید. از خود بپرسید آیا هدف خاصی وجود دارد که میخواهند به آن برسند؟ یا آیا نیازهایی وجود دارد که باید برای پشتیبانی از شخصیتها طراحی کنید؟ علاوه بر این، ممکن است بخواهید داستانهای کاربری خود را نیز مرور کنید.
بیشتر بخوانید: پرسونا چیست و چه کاربردی در UXD دارد؟
user story یک داستان تخیلی تکجملهای است که از دیدگاه یک پرسونا برای الهام بخشیدن به تصمیمات طراحی روایت میشود. کاربر را معرفی میکند، مانعی را مطرح میکند و هدف نهایی ما را بیان میکند.
داستان کاربر برای هر پرسونا ایجاد میشود و درک شما از یک گروه کاربری را عمیقتر میکند. یک داستان کاربری خوب همچنین میتواند با کاربر-محور نمودن رویکرد ما منجر به تصمیمات همدلانه در طراحی شود. اگر کاربران شما نیازهای زیادی دارند، داستانهای کاربر تعیین میکنند که کدام یک از آنها حیاتیتر هستند. این میتواند کمک کند که هنگام ارائه ایده برای راهحل، روی کدام یک از نیازهای کاربران تمرکز کنید.
بیشتر بخوانید: یوزر استوری چیست؟ چطور user story بنویسیم؟
در نهایت، به نقشههای سفر کاربر که ایجاد کردهاید فکر کنید. به یاد داشته باشید، سفر کاربر مجموعهای از تجربیات است که کاربر هنگام تعامل با محصول شما دارد. سفرهای کاربر از شخصیتها و داستانهای کاربری که قبلاً ایجاد کردهاید ساخته میشوند. سفرهای کاربر به شما کمک میکند تا ایدههایی بیابید که واقعاً نیازهای کاربر را پشتیبانی میکنند و مشکلات آنها -یا آنچه را که ما همچنین دوست داریم آن را «نقاط دردناک» بنامیم- را کاهش میدهند. نقشههای همدلی، شخصیتها، داستانهای کاربر و نقشههای سفر کاربر به ما کمک میکنند تا یک بیان مسئله (problem statement) یا توضیح واضحی از نیازهای کاربر ایجاد کنیم که طراحی ما باید به آن توجه کند.
بیشتر بخوانید: نقشه سفر کاربر چیست؟ چگونه journey map را ترسیم کنیم؟
فکر کردن به ایده برای طراحی محصول، یک فرآیند تصادفی یا مرموز نیست! طرحهایی که ایجاد میکنید با تحقیق، بازخورد از مصاحبههای کاربر و آموختههای حاصل از مشاهدات پشتیبانی میشوند. همه طراحان مفروضاتی در مورد کاربران و آنچه فکر میکنند برای آنها مهم یا چالشبرانگیز است دارند. اغلب، این مفروضات بر اساس نیازها و تجربیات خود طراح است. اما، برای ارائه ایدههایی که نیازهای خاص کاربران را برآورده میکنند، طرحهای شما باید بر اساس بینشهای حاصل از تحقیقات واقعی کاربر باشد، نه فرضیات.
پس از اینکه با کاربران همدلی کردید و مشکلاتی را که با آن روبرو هستند تعریف کردید، برای مرحله سوم فرآیند طراحی یعنی ایدهپردازی آماده هستید.
هدف شما این است که تا حد امکان ایدههای بیشتری برای راهحلهای بالقوه برای مشکلات کاربرانی که شناسایی کردهاید ایجاد کنید. برای انجام این کار، شما باید چندین تکنیک ایدهپردازی را امتحان کنید، و آماده باشید که چندین جلسه ایدهپردازی داشته باشید. همه ایدههای شما نباید عالی باشند. شما در نهایت از همه آنها استفاده نمیکنید! در عوض، ایدهپردازی از شما میخواهد که مرزه را کنار بگذارید و سعی کنید به دیدگاههای جدید و خلاقانه برای رویکرد طراحی خود فکر کنید.
شما تاکنون از چهار ابزار -نقشههای همدلی، شخصیتها، داستانهای کاربر و نقشههای سفر کاربر- برای کمک به درک عمیقتر نیازهای کاربران استفاده کردید. همه این ابزارها به ایجاد problem statement کمک میکنند و روند ایدهپردازی شما را به سمت جلو هدایت میکنند.
problem statement شامل نام کاربر خیالی، ویژگیها، نیازهای آنها و بینش کلیدی به دست آمده از تحقیقاتتان است. میتوانید از الگوی زیر برای ایجاد بیان مسئله استفاده کنید:
[نام کاربری] یک [ویژگی کاربر] است که به [نیاز کاربر] نیاز دارد زیرا [بینش].
اطلاعات بیشتر: فاز define در تفکر طراحی: آشنایی با problem statements و hypothesis statements
تحقیقات کاربر بینشی در مورد نحوه رفتار کاربران، نحوه تجربه یا تفکر کاربران در مورد یک محصول و موارد دیگر ارائه میدهد. چه خودتان تحقیق کاربر را انجام دهید و چه با کمک یک محقق UX آن را پیش ببرید، یافتههای تحقیق شما به شما کمک میکند تا بفهمید چگونه محصول خود را بر اساس آنچه کاربران واقعاً نیاز دارند طراحی کنید. به عنوان یک طراح UX، ما همیشه کاربران را سرلوحه کار خود نگه میداریم، بنابراین استفاده از یافتههای تحقیقات میتواند کاربرد زیادی در فرآیند ایدهپردازی داشته باشد.
آیا میخواهید در مورد ارتباط بین تحقیق و ایدهپردازی بیشتر بدانید؟ این مقاله را از گروه نیلسن نورمن مطالعه کنید: ideation for everyday design challenges
در ادامه، ما از مشکلی که کاربر با آن مواجه است به راه حلی که میتوانیم به عنوان طراح UX ارائه کنیم، گذر خواهیم کرد.
آشنایی با goal statement
زمان آن رسیده است که بینشهای نقشههای همدلی، شخصیتها، داستانهای کاربر و نقشههای سفر کاربر را با هم ادغام کنید تا به یک محدوده متمرکز (focused scope) برای طرحیهای خود برسید. شما از مشکلی که کاربر با آن مواجه است به راهحلی که میتوانیم به عنوان طراح UX ایجاد کنیم، گذر خواهید کرد. برای تمرکز بر اسکوپ طراحیهای خود، نیاز به ایجاد goal statement دارید.
goal statement یک یا دو جمله است که یک محصول و مزایای آن را برای کاربر توصیف میکند. به عبارت دیگر، goal statement راهحل ایدهآلی را برای چالش طراحی شما فراهم میکند. goal statementها پوشش میدهند که محصول به چه کسی خدمات میدهد، محصول چه کاری انجام میدهد و چرا محصول نیاز کاربر را برطرف میکند.
بیایید بررسی کنیم که چگونه میتوانید یک goal statement برای پروژه طراحی خود ایجاد کنید.
1. problem statement خود را دوباره بررسی کنید
قبل از اینکه بتوانید راه حلی برای رفع آن مشکل طراحی کنید، باید مشکلی را که کاربران با آن روبرو هستند، درک کنید. به عنوان یادآوری، در اینجا قالبی است که می توانید برای ایجاد بیانیه مشکل استفاده کنید:
[نام کاربری] یک [ویژگیهای کاربر] است که به [نیاز کاربر] نیاز دارد زیرا [بینش].
در اینجا مثالی از بیان مسئله برای کاربری به اسم Sawyer آورده شده است:
Sawyer یک صاحب کسب و کار ساختمانی است که نیاز به شرکت در کنفرانسهای نمایشگاه تجاری دارد زیرا برای یافتن مشتریان بیشتر نیاز به شبکهسازی دارد.
2. از problem statement به goal statement گذر کنید
در این مرحله، زمان انتقال از مشکلی که کاربران با آن مواجه هستند به راه حلی است که میتوانیم برای رفع نیازهای آنها طراحی کنیم. این میتواند یک هدف واحد و خاص یا یک ایده بزرگتر باشد که شما آن را به عنوان تمرکز طراحی خود انتخاب کردهاید.
به یاد داشته باشید، goal statement باید فقط یک یا دو جمله باشد که محصول و مزایای آن را برای کاربر توصیف کند. goal statement شما باید به مشکلی که قبلاً در بیان مسئله شناسایی کردهاید رسیدگی کند.
goal statement قوی چه ویژگیهایی دارد؟
- اقدام خاصی را که کاربران میتوانند انجام دهند یا آنچه محصول انجام خواهد داد را توصیف میکند.
- مشخص میکند که این عمل چه کسانی را تحت تأثیر قرار میدهد.
- تأثیر مثبت عمل یا اینکه چرا محصول نیاز کاربر را برطرف میکند را بیان میکند.
- موفقیت را با عبارات قابل اندازهگیری ترسیم میکند.
برای ایجاد یک goal statement، میتوانید این الگو را پر کنید:
[محصول] ما به کاربران این امکان را می دهد که [اقدامات خاصی را انجام دهند] که با [توضیح اینکه چگونه عملکرد محصول بر آنها تأثیر مثبت خواهد گذاشت] [توضیح دهید که این عمل بر چه کسی تأثیر می گذارد] تأثیر میگذارد. ما اثربخشی را با [توضیح دهید که چگونه تأثیر را اندازهگیری میکنید] اندازهگیری میکنیم.
با استفاده از این الگو، میتوانیم به سرعت یک goal statement بنویسیم که به مسئله مشخص شده در problem statement بالا رسیدگی میکند:
goal statement برنامه TradeConference:
برنامه کنفرانس تجاری ما به کاربران این امکان را میدهد که تجارت خود را گسترش دهند که بر نحوه ارتباط صاحبان مشاغل با مشتریان جدید خود تأثیر میگذارد و به آنها امکان ارتباط با مشتریان در نمایشگاههای تجاری محلی را میدهد. ما اثربخشی را با تجزیه و تحلیل حضور در نمایشگاه میسنجیم.
مثال: ساخت goal statement برای پروژه CoffeeHouse
در اینجا نمونه تکمیل شده برای یک بیانیه هدف ایجاد شده به همراه توضیحی در مورد اینکه چگونه نمونه انتظارات مربوط به فعالیت را برآورده می کند، آمده است.
برای این مثال، ما از یک سناریوی مشکل برای CoffeeHouse استفاده میکنیم و یک راهحل goal statement را بررسی میکنیم.
problem statement ما این است:
آنیکا یک کارآموز پر مشغله در بازاریابی است که به روشی سریعتر و مشارکتیتر برای گرفتن سفارشهای قهوه بهطور همزمان نیاز دارد، زیرا سفارشهای فردی بیش از حد طول میکشد و آنیکا نمیتواند از زمانش به خوبی استفاده کند.
به یاد داشته باشید که مشکل در problem statement تعریف شده است و راهحل در goal statement ذکر شده است. راه حل goal statement ما برای مشکل آنیکا این است:
برنامه CoffeeHouse به کاربران اجازه میدهد سفارشهای گروهی را از قبل سفارش دهند، که بر روی کاربرانی که باید سفارشهای بزرگ را انجام داده و دریافت کنند، به کاربران اجازه میدهد از ماندن در صف سفارش فروشگاه جلوگیری کنند و در وقت آنها صرفهجویی شود. ما اثربخشی را با ردیابی سفارشهای بیش از 5 مورد که از طریق برنامه ارسال میشود، اندازهگیری میکنیم.
بیانیه هدف این است:
«برنامه CoffeeHouse به کاربران اجازه میدهد سفارشهای گروهی را از قبل انجام دهند، که بر کاربرانی تأثیر میگذارد که باید سفارشهای بزرگ را انجام داده و دریافت کنند و به کاربران اجازه میدهد از ماندن در صف سفارش فروشگاه جلوگیری کنند و در وقت آنها صرفهجویی شود. ما کارایی را با ردیابی سفارشهای بیش از 5 مورد که از طریق برنامه ارسال میشود، اندازهگیری میکنیم.»
این یک بیانیه هدف موفق بود زیرا:
- محصول را به عنوان اَپی که ایجاد خواهد شد مشخص کرد
- عملکردی را که محصول به افراد اجازه میدهد انجام دهند، تعریف کرد، که سفارشات گروهی را از قبل انجام میدهد
- نشان داده شده است که این اقدام بر چه کسی تأثیر می گذارد، یعنی افرادی که باید سفارشات بزرگ را انجام دهند و دریافت کنند
- با پرش از صف و صرفهجویی در زمان، توضیح داد که این عمل چگونه بر آنها تأثیر میگذارد
- با ردیابی سفارشهای ارسال شده از طریق برنامه، نحوه اندازهگیری اثربخشی برنامه را مشخص کرد
در پایان:
اکنون میدانید که چگونه یک goal statement عالی ایجاد کنید. با کمی تمرین، میتوانید goal statementهایی بنویسید که با اطمینان روند توسعه محصول را هدایت میکنند.
دیدگاه خود را بنویسید