سلام، تا این بخش از دوره (شروع فرآیند طراحی UX)؛ شما مدتی را صرف یادگیری در مورد problem statement و hypothesis statements کردهاید. اکنون که زمان کافی برای فکر کردن به نیازهای کاربران خود دارید، مهم است به این فکر کنید که محصول شما چگونه این نیازها را برآورده میکند. این به عنوان یک ارزش پیشنهادی (value proposition) شناخته میشود. value proposition دلیلی است که مصرف کننده باید از یک محصول یا خدمات استفاده کند. ارزش پیشنهادی تضمین میکند که کاربران دلیلی برای استفاده از محصولی که ایجاد میکنید، برخلاف هر محصول دیگری که در حال حاضر موجود است، دارند. برای مشخص کردن ارزش پیشنهادی محصول خود، اولین قدم شما باید پاسخ دادن به این دو سوال مهم باشد. محصول شما چه کاری انجام می دهد؟ و چرا کاربر باید به آن اهمیت دهد؟ هنگامی که به این سوالات پاسخ دادید، میتوانید شروع به فکر کردن در مورد تمام کارهای شگفتانگیزی کنید که برنامه شما انجام خواهد داد. شما باید در این مرحله از فکر کردن به اجرا اجتناب کنید، اجازه دهید تخیل شما آزاد شود.
بیایید نگاهی به اپلیکیشن باشگاه بدنسازی بیندازیم که در این دوره در مورد آن صحبت کردهایم. ما میدانیم که این برنامه بدنسازی باید لیستی از کلاسها برای کاربران و امکان ثبت نام در آن کلاسها داشته باشد. در اینجا چند کار دیگر وجود دارد که برنامه ما میتواند انجام دهد.
- دسترسی آسان به رزرو مربیان خصوصی
- رزرو برای ماشینهای محبوب
- درخواستهای موسیقی را در باشگاه انجام دهید
- ویدیوهای درخواستی برای تمرینات در خانه
- برای کلاسهای تمرینی ثبت نام کنید
- تمرینات را در برنامه از طریق دستگاههای تناسب اندام پیگیری کنید
اکنون که لیستی از ویژگیهای ممکن برای برنامه دارید، میتوانید این ویژگیها را در یک دسته طبقهبندی کنید. بیایید به مثال قبلی خود در مورد Amal برگردیم. Amal ورزشکاری است که به راهی برای ثبتنام در کلاسهای تمرینی نیاز دارد، زیرا کلاسی که میخواهد در آن شرکت کند به سرعت پر میشود. تمرکز اصلی ما در حال حاضر کمک به کاربرانی مانند Amal برای برنامهریزی بازدید از باشگاه است. بیایید با در نظر گرفتن Amal به لیست خود نگاهی بیندازیم و ویژگیهایی را که با نیازهای او مطابقت ندارند خط بکشیم. اینکار ما را با گزارههای ارزشی زیر مواجه میکند.
- دسترسی آسان به رزرو مربیان خصوصی،
- رزرو ماشینهای محبوب
- ثبت نام در کلاسهای تمرینی
و اینها ارزشهای پیشنهادی ما برای برنامه ورزشگاه هستند. داشتن دستهها و کاربران بیشتر به شما این امکان را میدهد که هر ارزش پیشنهادی را با نیازهای کاربر تنظیم کنید. میدانیم که تمرکز اصلی Amal روی رزرو کلاس تمرینی است. بنابراین این ارزش پیشنهادی نیازهای او را بیان می کند.
توضیحات بیشتر درباره ارزش پیشنهادی (value proposition)
اگر تا به حال با محصول یا اپلیکیشنی برخورد کردهاید و فکر کردهاید که “من باید این را داشته باشم!”؟ باید بدانید که این تصادفی نیست! این رویای طراحان UX است زیرا ما میخواهیم محصولاتی ایجاد کنیم که ارزش واضحی برای کاربران فراهم کند.
بنابراین، چگونه میتوانید از همه چیزهایی که تاکنون ساختهاید -empathy maps، personas، user stories، problem statements و hypothesis statements – استفاده کنید تا کاربران را وادار کنید فکر کنند، “من باید این را داشته باشم!”؟
با تعریف ارزش پیشنهادی محصول خود شروع کنید. ارزش پیشنهادی خلاصه میکنند که چرا مصرف کننده باید از یک محصول یا خدمات استفاده کند.
مطالب پیشنهادی:
- یوزر استوری چیست؟ چطور user story بنویسیم؟
- اهمیت کاربران Edge Case در بهبود طراحی تجربه کاربری
- نقشه سفر کاربر چیست؟ چگونه journey map را ترسیم کنیم؟
مثال ارزش پیشنهادی
محصولی را که ممکن است بشناسید – Gmail – بررسی کنید و از خود بپرسید که آیا میتوانید چند مورد از ارزشهای پیشنهادی آن را شناسایی کنید. زمانی که گوگل در سال 2004 جیمیل را معرفی کرد، آنها وارد بازار شلوغی از خدمات ایمیل رایگان شدند. جیمیل پیشنهاد داد:
- امکان ارسال و دریافت ایمیل به صورت رایگان
- توابع مرتبسازی، بایگانی و ستارهگذاری ایمیل
- فیلتر اسپم برای صندوق ورودی
- نماهای مکالمه ایمیل (Email conversation views)
- 1 گیگابایت فضای ذخیرهسازی ابری
دو مورد از موارد موجود در آن لیست، پیشنهادات منحصربهفردی بودند که هیچ سرویس ایمیل دیگری در آن زمان ارائه نمیکرد: نماهای مکالمه ایمیل، که ایمیلهای فردی را در زمینه یک رشته بزرگتر قرار میداد، و یک گیگابایت فضای ذخیرهسازی کامل، که 1000 برابر مقداری بود که رقبا ارائه میکردند. اینها ارزشهای پیشنهادی منحصر به فرد جیمیل بودند.
ارزش پیشنهادی بسازید
هر چیزی که محصول شما ارائه میدهد ممکن است برای شما واضح به نظر برسد، اما باید خود را در ذهن کاربران خود قرار دهید. کاربران هنوز محصول شما را نمیشناسند یا ارزش آن را درک نمیکنند. اینجاست که value proposition وارد میشوند.
همانطور که در ابتدا هم اشاره کردیم، برای شروع، باید کمی تحقیق کنید تا به این دو سوال پاسخ دهید:
- محصول شما چه کاری انجام میدهد؟ پیشنهادی که محصول شما به کاربران ارائه میدهد را به وضوح توضیح دهید.
- چرا کاربر باید اهمیت دهد؟ توضیح دهید که محصول شما چگونه نقاط درد کاربران را برطرف میکند.
هنگامی که به این سوالات پاسخ دادید، میتوانید یک سری مراحل را دنبال کنید تا بر ارزش پیشنهادی منحصر به فرد محصول خود تمرکز کنید. بیایید از برنامه داگواکر به عنوان مثال استفاده کنیم تا نحوه عملکرد آن را در عمل بررسی کنیم.
مرحله 1. ویژگیها و مزایای محصول خود را شرح دهید. فهرستی از تمام ویژگیها و مزایای عالی محصول خود، بزرگ و کوچک ایجاد کنید. عقب نمانید؛ هر چیزی را که به ذهنتان میرسد فهرست کنید و بعداً آن را محدود کنید.
مرحله 2. ارزش محصول را توضیح دهید. هر چیزی که به عنوان ارزش پیشنهادی شناسایی میکنید باید برای کاربران شما مفید باشد. در این مثال، برای اپلیکیشن داگواکر، چهار دسته از ارزشهای محصول وجود داشت که در طول مصاحبههای کاربر شناسایی شدند:
- در دسترس بودن
- تجربه حرفهای
- هزینه
- و قابلیت اطمینان
فهرست غولپیکر ویژگیها و مزایای مرحله اول در این چهار دسته طبقهبندی شده است.
چند ویژگی و مزیت از لیست اصلی وجود داشت که در این چهار دسته قرار نمیگرفت و “ارزش” واقعی را برای کاربران اضافه نمیکرد:
- محصولات ارگانیک ماهانه و محصولات جدید برای حیوانات خانگی شما
- منحصراً برای راه رفتن سگ (بدون انواع دیگر حیوانات خانگی)
- سیستم رتبهبندی برای واکرها
- نکات آموزشی
این ویژگیها و مزایا در چهار دسته طبقهبندی نشدند و به جای آن در کنار هم قرار گرفتند.
مرحله 3. این ویژگیها و مزایا را با نیازهای کاربران خود مرتبط کنید. هدف این است که مشخص شود چه چیزی واقعاً برای کاربر ارزشمند است و نه فقط یک ویژگی جالب که کاربران آن را درخواست نکردهاند. برای تعیین ارزش، پرسوناهایی را که ایجاد کردهاید در نظر بگیرید و هر پرسونا را با یک ارزش پیشنهادی جفت کنید که بزرگترین نقطه درد آنها را برآورده میکند.
مرحله 4. فهرست ارزش پیشنهادی رسمی خود را مرور کنید. شما لیست خود را از بسیاری از مزایا و ویژگیها با تطبیق آنها با نیازهای واقعی کاربر محدود کردهاید. اکنون زمان آن است که لیست ارزش پیشنهادی محصول را مرور کنید. برای اپلیکیشن داگواکر، در اینجا ارزشهای پیشنهادی زیر وجود دارد که با شخصیتهایی که قبلا ایجاد شدهاند مطابقت دارند:
- آموزش کامل برای پیادهروی
- برای پیادهرویهای برنامهریزی شده، واکرهای سگ را به پرستار بچه ارتقا دهید
- ردیابی جغرافیایی واکرها
- رزرو تقویم
- هزینههای لغو دیرهنگام
- کمدهای راحت که کلیدهای خانه شما را نگه میدارند
- طراحی اپلیکیشن با کاربری آسان
و در اینجا شما آن را دارید، لیستی از ارزشهای پیشنهادی شما! با این حال، برخی از این ویژگیها و مزایا نیز توسط رقبای شما ارائه میشود. بنابراین چگونه میدانید چه چیزی باعث میشود محصول شما از رقبا متمایز شود؟ ارزش پیشنهادی منحصر به فرد برنامه خود را شناسایی کنید. این به این معنی است که فهرستی از ارزشهای پیشنهادی که با شخصیتهای شما مطابقت دارند را مرور کنید و آنهایی را که رقبای شما نیز ارائه میدهد حذف کنید.
یکی از راههای بررسی رقبای محصول، خواندن نظرات است. نظرات را از پایینترین به بالاترین مرتبسازی کنید و از نزدیک بررسی کنید که افراد چه چیزی را در مورد رقابت شما به اشتراک میگذارند. در اینجا چند بررسی در مورد یک برنامه راه داگواکر رقیب آورده شده است:
آیا میتوانید بزرگترین نقطه درد را در این مثال شناسایی کنید؟ یکی از موضوعات رایج در برخی از بررسیها، نیاز به آموزش کامل و حضوری برای داگواکرها است تا اطمینان حاصل شود که آنها میدانند چگونه وظایف خود را به خوبی انجام دهند. برخی از بررسیها همچنین نیاز به قابل اعتماد بودن واکرها را نشان میدهند. هیچ برنامه دیگری برای راه رفتن سگ این نیاز را برآورده نمیکند، بنابراین این ارزش منحصر به فردی است که برنامه ما میتواند ارائه دهد!
جمعبندی
یکی از مهمترین چیزهایی که باید در مورد ارزش پیشنهادی بدانید این است که آنها باید کوتاه، واضح و دقیق باشند. کاربران میخواهند به راحتی بتوانند دقیقاً تشخیص دهند که چگونه محصول شما نیازهای منحصر به فرد آنها را برآورده میکند و چه چیزی محصول شما را در بازار متمایز میکند. گاهی اوقات کاربران تا زمانی که آن را برایشان توضیح ندهید نمیدانند به چه چیزی نیاز دارند. این قلب واقعی نوآوری در طراحی محصول است.
دیدگاه خود را بنویسید