اکنون که میدانید UX Research (تحقیق کاربر) چیست، اجازه دهید در مورد روشهای UX Research صحبت کنیم. قبل از اینکه به هر روش تحقیق بپردازیم، بیایید اصول اولیه را پوشش دهیم. دو روش برای دستهبندی روشهای تحقیق وجود دارد:
- راه اول بر این اساس است که چه کسی تحقیق را انجام میدهد
- راه دوم بر اساس نوع دادههای جمع آوری شده است
چه کسی تحقیق را انجام میدهد
تحقیقات اولیه تحقیقاتی است که خودتان انجام میدهید. برای مثال، ممکن است با کاربران مصاحبه کنید، از کاربران نظرسنجی کنید، یا یک مطالعه قابلیت استفاده انجام دهید تا مستقیماً از کاربران بشنوید.
تحقیق ثانویه تحقیقاتی است که در آن از اطلاعاتی استفاده میکند که شخص دیگری جمع آوری کرده است. تحقیق ثانویه میتواند اطلاعاتی از کتابها، مقالات یا مجلات باشد. احتمالاً قبلاً تحقیقات ثانویه انجام دادهاید و حتی متوجه آن نشدهاید. آیا میدانستید که جستجوی آمار یک تیم ورزشی به عنوان تحقیقات ثانویه محسوب میشود؟ بیشتر اوقات، تحقیقات ثانویه در همان ابتدای چرخه عمر توسعه محصول، قبل از اینکه هر ایدهای اتفاق بیفتد، انجام میشود. تحقیقات ثانویه اغلب توسط لیدهای محصول انجام میشود، نه طراحان UX. اما بینشهایی که آنها به اشتراک میگذارند میتواند به شما کمک کند تا برای انتخابهای طراحی خود یک مورد قویتر داشته باشید و با کاربرانتان همدلی بیشتری داشته باشید.
بررسی نوع دادههای جمعآوری شده
روش دوم برای طبقه بندی تحقیق بر اساس نوع داده های جمع آوری شده است: کیفی یا کمی.
تحقیقات کیفی در درجه اول از طریق مشاهدات و گفتگو جمع آوری می شود. تحقیقات کیفی مبتنی بر درک نیازهای کاربران است و هدف آن پاسخگویی به سؤالاتی مانند «چرا» یا «چگونه این اتفاق افتاد؟» است.
تحقیقات کمی بر دادههایی متمرکز است که میتوان آنها را با شمارش یا اندازهگیری جمع آوری کرد. تحقیقات کمی اغلب بر اساس نظرسنجی از گروههای بزرگی از مردم با استفاده از پاسخهای عددی است. این نوع تحقیق اغلب به سوالاتی مانند چند؟ چقدر؟ پاسخ میدهد.
اگر میخواهید بدانید که اکثر کاربران چگونه یک محصول را تجربه میکنند، باید از تحقیقات کمی استفاده کنید.
از سوی دیگر، تحقیقات کیفی بر مشاهدات متمرکز است. تحقیقات کیفی اغلب مبتنی بر مصاحبه است، جایی که ما روی تعداد کمتری از کاربران تمرکز میکنیم و نیازهای آنها را با جزئیات بیشتری درک میکنیم. این نوع تحقیق به سوالاتی مانند: چرا؟ یا، چگونه این اتفاق افتاد؟ پاسخ میدهد.
اگر می خواهید بدانید چرا کاربران تجربه بدی با محصول شما دارند و چگونه آن را بهبود ببخشید، باید از تحقیقات کیفی استفاده کنید.
برخی از روشهای تحقیق رایج مورد استفاده توسط طراحان UX
درک کاربران خود یکی از ضروری ترین بخش های طراحی UX است. شما قبلاً در مورد مشکلاتی که وقتی طراحان در مورد کاربران و نیازهای آنها مفروضاتی را مطرح می کنند، آشنا شده اید. بنابراین چگونه از انجام این فرضیات اجتناب می کنید؟ با انجام تحقیقات! در این مطالعه، برخی از روش های تحقیق رایج مورد استفاده توسط طراحان UX را بررسی خواهید کرد.
مصاحبه (Interviews)
بیایید با مصاحبه شروع کنیم. مصاحبه روش تحقیقی است که برای جمع آوری اطلاعات عمیق در مورد نظرات، افکار، تجربیات و احساسات افراد استفاده میشود. مصاحبهها معمولاً به صورت حضوری انجام میشود و شامل یک سری سؤالات باز است که در آن محقق از کاربر در مورد تجربه خود میپرسد. زمانی که سوالات شما نیاز به پاسخ دقیق دارد از مصاحبه استفاده کنید. به عنوان مثال، آیا میتوانید تفاوت بین این دو سوال را تشخیص دهید؟ تجربه شما در استفاده از برنامه از 1 تا 10 چند بود؟ در مقابل، تجربه شما از استفاده از برنامه چگونه بود؟ سوال دوم باز است و به کاربر اجازه میدهد تا اطلاعات بیشتری را در مورد تجربه خود به اشتراک بگذارد.
مصاحبه ها را می توان به صورت یک به یک یا در یک محیط گروهی، مانند یک گروه متمرکز، انجام داد.
مصاحبه ها می تواند به صورت تحقیق کیفی یا کمی باشد. یک روش تحقیق کیفی شامل سؤالات باز است که شرکتکنندگان را ملزم میکند تا پاسخهای خود را با ارائه جزئیات بیشتر توضیح دهند. روش تحقیق کمی فقط شامل سؤالات بسته است، مانند سؤالاتی که فقط به پاسخ های «بله» یا «خیر» نیاز دارند یا سؤالات چند گزینهای تنظیم میکنند.
بهترین روش این است که در طول تحقیق خود حداقل پنج مصاحبه با کاربر انجام دهید. همانطور که مصاحبه های خود را انجام میدهید، شروع به یافتن شباهتهایی در بازخوردهایی خواهید کرد که کاربران در مورد اینکه چه چیزی در مورد محصول شما کار میکند و چه چیزی کار نمیکند. این دقیقا همان نوع بازخوردی است که شما می خواهید!
مزایا:
- شما بهتر می توانید درک کنید که یک کاربر چه فکر می کند و چرا.
- می توانید سوالات خود را تنظیم کنید یا بر اساس پاسخ های کاربر بحث را دوباره متمرکز کنید.
- شما توانایی پرسیدن سوالات بعدی را در زمان واقعی دارید.
- شما این توانایی را دارید که سؤالات خاص خود را برای نیازهای کاربر بپرسید.
- شما پیشنهادات مستقیم از کاربر دریافت خواهید کرد.
معایب:
- مصاحبه با هر کاربر زمان بر است.
- پرداخت هزینه به شرکت کنندگان و اجاره مکان برای مصاحبه گران است.
- حجم نمونه به دلیل محدودیت زمانی و مالی کوچکتر است.
- مصاحبههای گروهی میتواند تحتتاثیر اثر گروهی قرار گیرد، یا به جای تفکر خلاقانه، با نظر گروه همراه شود، که میتواند از بحث آزاد توسط افرادی که عقیدهای دارند که با اکثریت گروه همخوانی ندارد، منصرف شود.
مطلب مرتبط: چگونه افراد مناسبی را برای شرکت در مصاحبه UX جذب کنیم؟
نظرسنجی (Surveys)
نظرسنجی فعالیتی است که در آن از افراد زیادی سؤالات یکسانی پرسیده میشود تا بفهمند اکثر مردم در مورد یک محصول چه فکر میکنند. نظرسنجیها به ما این امکان را میدهند که نظرات متفاوتی را از تعداد بیشتری از کاربران در طول مصاحبه بشنویم. نظرسنجیها شامل ترکیبی از سوالات کمی و کیفی است. نظرسنجیها زمانیکه درک اولیهای از نقاط درد کاربران داشته باشید و بخواهید با نظرسنجی بخواهید کمی عمیقتر شوید بسیار مفید هستند.
نظرسنجیها روشی عالی برای سنجش موفقیت محصول شما، در حین توسعه و پس از عرضه آن هستند. به عنوان مثال، ارسال نظرسنجی پس از انتشار یک محصول میتواند به شما کمک کند اثربخشی محصول خود را اندازهگیری کرده و پایهای برای پیشرفتهای آینده فراهم کند.
میتوانید نظرسنجیها را طوری طراحی کنید که شامل سؤالات باز برای تحقیقات کیفی باشد، که به شرکتکنندگان در تحقیق اجازه میدهد پاسخهای نظرسنجی خود را روشن کنند، و همچنین سؤالات پایانی برای تحقیقات کمی که دادههای عددی تولید میکنند.
مزایا:
- میتوانید از حجم نمونه بزرگتر اطلاعات بیشتری کسب کنید
- شما قادر به جمعآوری نتایج و بینش سریع هستید
- نظرسنجیها معمولاً ارزان هستند زیرا تکمیل آنها زمان زیادی از شرکتکنندگان نمیگیرد و می توان آنها را از راه دور انجام داد
معایب
- نظرسنجی ها اغلب اجازه بازخورد عمیق را نمیدهند. اکثر سوالات پاسخهایی خواهند داشت که از مجموعهای از پاسخهای چند گزینهای گرفته شدهاند
- انواع مختلفی از سوالات تحقیقی وجود دارد که در قالب نظرسنجی کار نمیکنند
- نظرسنجیها معمولا اجازه شخصیسازی را نمیدهند
اگر میخواهید درباره نظرسنجیها بیشتر بدانید، usability.gov (مقاله در مورد نظرسنجی آنلاین) را بررسی کنید.
مطالعات قابلیت استفاده
در نهایت، اجازه دهید در مورد مطالعات قابلیت استفاده صحبت کنیم. مطالعات قابلیت استفاده تکنیکی است که به ما کمک میکند محصول را با آزمایش آن بر روی کاربران ارزیابی کنیم. هدف از مطالعه قابلیت استفاده، شناسایی نقاط دردی است که کاربر با نمونههای اولیه مختلف تجربه میکند، بنابراین میتوان مشکلات را قبل از عرضه محصول نهایی برطرف کرد. در طول مطالعه قابلیت استفاده، شما فرصتی برای مشاهده نحوه تعامل کاربران نهایی با محصول یا ویژگی جدید خود دارید و پس از آن میتوانید با کاربران مصاحبه کنید تا درباره تجربه آنها بیشتر بدانید. سپس از دادههای مطالعه قابلیت استفاده برای بهبود طراحی UX استفاده میشود. اگر محصول قبلاً راهاندازی شده باشد، مطالعه قابلیت استفاده پس از عرضه ممکن است شامل دادههایی مانند معیارهای موفقیت و شاخصهای کلیدی عملکرد باشد که معمولاً به عنوان KPI شناخته میشوند. شاخص های کلیدی عملکرد معیارهای حیاتی پیشرفت به سمت هدف نهایی هستند.
KPI برای یک برنامه یا راه اندازی محصول جدید ممکن است شامل مواردی مانند مدت زمان صرف شده توسط کاربر برای یک کار یا تعداد کلیکهایی باشد که برای خرید استفاده کرده است. به زودی یاد خواهید گرفت که چگونه مطالعه قابلیت استفاده خود را انجام دهید.
مزایا:
- شما می توانید از تعامل و مشاهده دست اول کاربر یاد بگیرید
- مطالعات قابلیت استفاده می تواند با نشان دادن نتیجه ای کاملا متفاوت با آنچه انتظار داشتید، مفروضات شما را در مورد محصول به چالش بکشد
- کاربران میتوانند بازخورد عمیق ارائه دهند
معایب:
- مطالعات قابلیت استفاده تنها میزان آسانی استفاده از یک محصول را اندازهگیری میکند
- این نوع تحقیق میتواند گران باشد، به خصوص اگر شخصاً انجام شود
- میتواند تفاوتهایی بین یک مطالعه قابلیت استفاده «کنترلشده» در آزمایشگاه و نحوه تجربه کاربر از محصول در زندگی واقعیاش وجود داشته باشد
درباره روشهای تحقیق بیشتر بدانید
هر چهار نوع تحقیق می@توانند با هم ترکیب شوند. تحقیقات اولیه و ثانویه میتواند هم کیفی و هم کمی باشد. به عنوان مثال، مصاحبه یک تحقیق کیفی است. مصاحبهای که توسط شما انجام میشود تحقیقات اولیه است. اگر مقالهای در مورد مصاحبهای که توسط شخص دیگری انجام شده را مرور میکنید، این یک تحقیق ثانویه است. مهم است که بتوانید تفاوت بین این نوع تحقیقات را شناسایی کنید زیرا دادههایی که جمع آوری میکنید اساس تصمیمات طراحی شما را تشکیل میدهد.
تحقیقات ثانویه را میتوان در هر مرحله از پروژه تکمیل کرد، زیرا شما از اطلاعات منابع خارجی استفاده میکنید. به عبارت دیگر، تحقیقات ثانویه نتیجه مستقیم محصول شما یا کاربری که برایش طراحی میکنید نیست. اطلاعاتی که در طول تحقیقات ثانویه کشف میکنید ممکن است پایهای برای تحقیقات اولیه شما باشد، بنابراین شما ایده بهتری در مورد اینکه کجا باید تلاش خود را متمرکز کنید دارید. یا، تحقیقات ثانویه ممکن است مکمل یافتههای تحقیق اولیه شما برای یک پروژه باشد تا نتایج شما را تکرار یا تقویت کند.
در طول فرآیند طراحی UX، احتمالاً استفاده از چندین نوع مختلف روش تحقیق را تجربه خواهید کرد. دانستن مزایا و معایب هر روش و زمان استفاده از هر روش میتواند تحقیقات شما را موثرتر کند و طراحی محصول شما را بهبود بخشد.
نکته کلیدی که باید به خاطر بسپاریم این است که روش تحقیقی که انتخاب میکنیم با سوالی که میخواهیم به آن پاسخ دهیم تعیین میشود. با شروع کار بر روی یک پروژه خاص، میتوانید سوالاتی که شما را به بهترین روش هدایت میکند، تعریف کنید. در ادامه، مزایا و معایب روشهایی را که به تازگی معرفی کردهایم بررسی میکنیم: مصاحبه، نظرسنجی، و مطالعات قابلیت استفاده.
همانطور که گفتیم روش تحقیقی که انتخاب میکنیم بستگی به سوالی دارد که میخواهیم به آن پاسخ دهیم. اگر به تازگی پروژهای را شروع کردهایم، ممکن است از تحقیقات ثانویه برای دانستن آمار، حقایق و ارقامی که از قبل در مورد کاربرانمان وجود دارد استفاده کنیم. به عنوان مثال، تصور کنید در حال طراحی یک برنامه بودجهبندی هستید. ممکن است بخواهید روند هزینههای قبلی افراد 20 ساله را مرور کنید. یا ممکن است بخواهید بدانید که این جوانان در واقع پول خود را صرف چه چیزی میکنند. به احتمال زیاد، یک مطالعه معتبر در این مورد از قبل وجود دارد. پیدا کردن یکی میتواند در وقت و هزینه تیم شما صرفهجویی کند. به علاوه، چرا کارهایی را که قبلاً انجام شده است دوباره انجام دهید؟ نکته جالب دیگر در مورد تحقیقات ثانویه این است که بلافاصله در دسترس هستند. معمولا تنها چیزی که نیاز دارید یک اتصال اینترنتی خوب است.
اما در تحقیقات ثانویه نیز اشکالاتی وجود دارد. تحقیقات ثانویه به شما این امکان را نمیدهد که کاربران را در حال تعامل با برنامه بودجهبندی خود مشاهده کنید. بنابراین بازخوردی در مورد احساس کاربران در مورد محصول خود نخواهید داشت.
اما مصاحبه ها به شما این امکان را میدهد که بفهمید کاربران چه فکر میکنند و چرا.
در طول مصاحبه، فرصتی برای پرسیدن سوالات بعدی و درک واقعی تجربه کاربر وجود دارد. اشکال اصلی این است که مصاحبهها زمان و هزینه زیادی را میطلبد. این بدان معنی است که شما با حجم نمونه کوچکی مواجه خواهید شد که در هنگام راهاندازی یک محصول جدید میتواند خطرناک باشد.
مصالحه نظرسنجی است. همانطور که قبلاً یاد گرفتیم، نظرسنجیها به ما امکان میدهند از حجم نمونه بزرگتری از کاربران بازخورد دریافت کنیم. از دیگر مزایای نظرسنجیها سریع و ارزان بودن آنهاست. شما میتوانید دیدگاههای بسیاری از کاربران را خیلی سریع بشنوید.
یک اشکال بزرگ در استفاده از نظرسنجیها این است که بازخورد کاربران محدود است. سوالات نظرسنجی اجازه بازخورد عمیق را نمیدهد.
در آخر، بیایید بار دیگر مطالعات قابلیت استفاده را مرور کنیم. مطالعات قابلیت استفاده به ما اجازه میدهد تا تعامل دست اول کاربر را با محصول خود مشاهده کنیم. طرحهای ما برای ما معنادار است، زیرا ما آنها را خلق کردهایم. اما این تضمین نمیکند که آنها برای هر کاربر دیگری نیز منطقی باشند. مطالعات قابلیت استفاده، مفروضات ما را از تصدیق تجربه واقعی کاربر جلوگیری میکند. علاوه بر این، مطالعات قابلیت استفاده به کاربر اجازه میدهد تا بازخورد عمیقی ارائه دهد.
- اشکال مطالعات قابلیت استفاده این است که آنها فقط یک چیز را اندازهگیری میکنند: اینکه استفاده از محصول چقدر آسان است.
- یکی دیگر از اشکالات مطالعات قابلیت استفاده این است که گران هستند، زیرا شما باید کاربران را به آزمایشگاه بیاورید و هزینه آنها را برای زمانشان پرداخت کنید.
- در نهایت، نحوه تعامل کاربر با محصول شما در یک محیط آزمایشگاهی متفاوت از نحوه استفاده واقعی از آن در زندگی واقعی است.
در پایان
بسیار خب، اکنون شما یک درک اساسی از مزایا و معایب چهار روش رایج تحقیق کاربر دارید. در مرحله بعد سوگیریها در تحقیقات UX را شناسایی میکنیم.
دیدگاه خود را بنویسید